جایگاه آموزه مهدویت در ساختار قدرت در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران‌

نویسنده

دانش آموخته سطح3 مرکز تخصصی مهدویت – دانشجوی دکترای شیعه‌شناسی دانشگاه ادیان و مذاهب قم.

چکیده

«ساختار قدرت» در همه حکومت‌‌‌ها، به عنوان یکی از عوامل موثر بر تثبیت یا نابودی آن نظام مورد توجه بوده است. بدین رو، ساختار قدرت در انقلاب اسلامی ایران که این انقلاب براساس آموزه‌‌های دینی و با محوریت تشیع اثنا عشری در سال 1357 شکل گرفت؛ همواره مورد نظر اندیشمندان بوده است. بنابر آموزه‌‌های مکتب تشیع، اندیشه امامت و مهدویت ساختار قدرت را تعیین می‌‌کند. بعد از پیروزی انقلاب، حاکمیت جمهوری اسلامی از طرف مردم انتخاب و با رأی ملت، خبرگان قانون اساسی تشکیل و قانون اساسی تدوین شد. در این نوشتار، به‌صورت توصیفی - تحلیلی جایگاه آموزه مهدویت در ساختار قدرت در قانون اساسی با تکیه بر اصول قانون اساسی تبیین خواهد شد. در چشم اندازی کلی، محوریت اندیشه امامت و مهدویت و نظریه ولایت فقیه در عصر غیبت و همخوانی برنامه‌ها و اهداف انقلاب با برنامه‌‌های دولت موعود، جلوه نمایی می‌‌کند. علاوه بر کلیات مطرح در مورد آموزه‌‌های تشیع و امامت در قانون اساسی؛ بازخوانی برخی برنامه‌ها و اهداف تعیین شده در قانون اساسی و همخوانی آن‌ها با برنامه‌‌های دولت موعود، مانند رشد فضایل اخلاقی، رشد علمی، دادگستری و عدالت محوری، رشد اقتصادی و رفع فقر، آزادی و امنیت، نفی استکبار و حمایت از مستضعفان و احیای حقوق عامه، گویای جایگاه والای آموزه مهدویت در این انقلاب است. در مجموع می‌‌توان گفت، «اندیشه امامت و مهدویت» پایه و اساس این نظام است و قدرت این نظام بر این اساس ساختاربندی شده است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The position of Mahdism in the governance composition in the Constitution of the Islamic Republic of Iran

نویسنده [English]

  • Sayyid Abulfaḍl Mousawi Ᾱqdāsh
Graduate student of level 3 at Mahdism Specialized Center; PhD student of Shiitology in the University of Religions and Denominations in Qom
چکیده [English]

"Power structure" in all governments has been considered as one of the factors influencing the stabilization or destruction of that system. Hence, the composition of governance in the Islamic Revolution of Iran, which evolved from religious teachings of the Twelver Shia in 1979 A.D; It has usually been under consideration of thinkers. According to the teachings of the Shia school, the thought of Imamate and Mahdism determines the power structure. After the triumph of the revolution in Iran, the governance of the Islamic Republic was elected via the people and with the vote of the people, constitutional professionals had been shaped and the constitution was formulated. In this article, the function of the doctrine of Mahdism, in the shape of the power structure, will be defined in a descriptive-analytical way, relying on the principles of the constitution. In a general perspective, the centrality of the concept of Imamate and Mahdism and the concept of “Guardianship of the juris consult” (Wilāyat al-Faqīh) in the age of the occultation and the congruence of the plans and desires of the Islamic revolution is accentuated in the plans of the promised government. In addition to the generalities raised about the doctrines of Shiism and Imamate in the constitution, reviewing  some programs and goals set in the constitution and their congruence with the packages of the promised government, such as the enhancement of moral virtues, scientific growth, the expansion of equity and justice, economic growth and the removal of poverty, freedom and security, refutation of arrogant and helping for the oppressed, and the restoration of civil rights shows the high function of the doctrine of Mahdism in this revolution. In general, it can be stated that the "Imamate and Mahdism doctrine" is the foundation of Islamic republic of Iran, and the strength of this government is structured on this basis.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Mahdism
  • strength
  • revolution
  • constitution
  • Islamic Republic
ترجمه عربی چکیده

مکانة التعالیم المهدویة فی صناعة القوة والقدرة فی القانون الأساسی للجموریة الإسلامیة الإیرانیة

السید ابو الفضل الموسوی آقداش [1]

لقد کانت عملیة " هیکلیة وصناعة القدرة " فی جمیع الحکومات هی احدى العوامل الفعالة والمؤثرة فی تثبیت أرکان أو سقوط ذلک النظام والحکومة، ومن هذا المنطلق فقد تشکلت هیکلیة القدرة فی الثورة الإسلامیة الإیرانیة والتی إبتنت على اساس التعالیم الدینیة ومحوریة التشیع الأثنى عشری فی سنة 1357، وکانت محطة انظار العلماء، وبطبیعة الحال فان التعالیم الواردة فی المذهب الشیعی ونظریة الإمامة والمهدویة هما من یعینان هیکلیة القدرة وقد جرى وبعد انتصار الثورة انتخاب سلطة الجمهوریة الإسلامیة من جانب الناس، وتم تشکیل ومن خلال اراء الشعب خبراء القانون الاساسی وکتابة الدستور الاساسی. وسیتم فی هذه المقالة التی تم کتابتها بشکل وصفی – تحلیلی بیان مکانة التعالیم المهدویة فی هیکلیة وصناعة القدرة فی القانون الاساسی وذلک بالإعتماد على اصول القانون الاساسی، وتبرز فی التصور العام محوریة نظریة الامامة والمهدویة ونظریة ولایة الفقیة فی عصر الغیبة، وإنسجام وملائمة الخطط والمشاریع والاهداف التی تبنتها هذه الثورة مع المشاریع لدولة الموعود وإضافة الى الشمولیة والکلیات المطروحة فی خصوص التعالیم الشیعیة والإمامة التی تضمنها القانون الاساسی فإن إعادة بعض المشاریع والبرامج وتأهیلها والأهداف التی تم تعینها فی القانون الاساسی وتناسقها وتطابقها مع دولة الموعود من قبیل نمو الفضائل الأخلاقیة والتطور العلمی ونشر محوریة العدالة وبسطها والنمو الإقتصادی ورفع الفقر والعوز والحریة والامن ونفی الأستکبار ودعم المستضعفین وإحیاء الحقوق العامة تبین مکانة ومنزلة التعالیم المهدویة المتعالیة فی وجود هذه الثورة، ویمکن القول بشکل عام ان " نظریة الإمامة والمهدویة " هی اساس هذا النظام وتصنیف قوته وقدرته على هذا الاساس.

المصطلحات المحوریة: المهدویة، القدرة، الثورة، القانون الاساسی، الجمهوریة الإسلامیة.

 

[1] . طالب فی المقطع الثالث لمرکز المهدویة التخصصی – طالب فی مرحلة الدکتوراه قسم معرفة الشیعة جامعة الأدیان والمذاهب – قم.